|
موسیقی ملی ایران
گذری بر موسیقی فاخر ایرانی و دماوند موسیقی ایران استاد محمدرضا شجریان
| ||
|
لینک دوستان
|
تاریخ موسیقی ایرانی
ابوالقاسم عارف قزوينى (١٢٥٩ـ١۳١٢) شاعر , موسيقيدان
در قزوين متولد شد. پدرش هادی وكيلی بود. او موسيقيدان، خواننده، شاعر و مسلط به رديف موسيقي ايران بود. عارف بيوگرافيش را در يك كتاب نوشته است كه اشعار تصنيف هايش را نيز مي توان در اين كتاب يافت. اساتيدش صادق خرازى و ميرزا حسن واعظ بودند. تصنيف هاى او توسط قمرالملوك وزيری و مرتضی نی داوود و ديگران اجرا شده و همچنان اجرا مي شوند. تصنيف هاي عارف اغلب سياسي، اجتماعي هستند كه با اشعار و ملودي هاي بسيار زيبا كه ساخته خودش بود، وي را در زمره بهترين سازندگان تصنيف در موسيقي ايران قرار مي دهد و مي توان گفت تصنيفهای او به يادماندنی ترين تصنيفها در موسيقی كلاسيك ايرانی هستند. تصنيفهای او توسط درويش خان در تفليس هم اجرا شد. او بسيار مرد آزاديخواهی بود و اين خصلت در اشعارش هويداست. عارف در طول فعاليتش در زمينه ساخت تصنيف، بيست و نه تصنيف ساخت. عارف در اواخر عمرش با تعدادي از موسيقي دان هاي ايران اختلاف عقيده پيدا كرد كه درويش خان و علي نقي وزيري از جمله اين افراد بودند. او نامه ای به علينقی وزيری نوشت و در آن نامه به شدت از وي انتقاد كرد. تصنيف هاي عارف در بسياری از كتابها نوشته شده است، از جمله كتاب تصنيف هاي عارف، نوشته ارشد تهماسبي و بخش تصانيف كتاب رديف آوازي دوامي به روايت فرامرز پايور.
نظرات شما عزیزان: برچسب‌ها: [ پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:ابوالقاسم عارف قزوینی, عارف, قمرالملوك وزيری, مرتضی نی داوود, ارشد تهماسبي, درويش خان, دوامي, فرامرزپایور, تاریخ موسیقی ایرانی, ] [ 7:44 ] [ علی بیات ]
|
درباره وبلاگ  بگذار تا مقابل روی تو بــــــگذريم دزديده در شمايل خوب تو بنگريم شوق است در جدايی و جوراست در نظر هــم جـور به که طـاقت شـوقت نــــياوريم ----------------------------------------------- نام : علـی نام خانوادگی: بیـات ساز مورد علاقه : تـار آواز مورد علاقه :ابوعطا ----------------------------------------------- یاری انـدر کس نمی بـینم یـاران را چه شد؟ دوستی کی آخر آمد؟ دوستداران را چه شد؟ آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست؟ خون چکید از شـاخ گل، ابـر بـهاران را چه شد؟ کـس نـمی گویـد کـه یـاری داشـت حـق دوسـتی حق شناسان را چه حال افتاد، یاران را چه شد؟ لعـلی از کـان مـروت بـرنـیامد، سـال هـاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد؟ شهر یاران بود و خـاک مـهربانان این دیـار مهربانی کی سر آمد؟ شهریاران را چه شد؟ گوی توفـیق و کـرامت در مـیان افـکـنـده¬اند کس به مـیدان در نیامد، سواران را چه شد؟ صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عـندلیـبان را چه پـیـش آمـد؟ هَـزاران را چه شـد؟ زهره سازی خوش نمی سازد، مگر عودش بسوخت؟ کــس نـدارد ذوق مــستـی، مـیگـسـاران را چـه شــد؟ حافـظ! اسرار الـهی کـس نـمی دانــد خــمــوش از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد؟ |
تبادل
لینک هوشمند
